حادثهای که مردم هلند را شوکه کرد! + فیلم
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۹۱۰۸۹
به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، پلیس هلند یک مرد ۵۸ ساله را که به مدت ۹ سال شش فرزندش را در زیرزمین یک ساختمان متروکه در منطقهای دور افتاده زندانی کرده بود، دستگیر کرد. یک مرد ۲۵ ساله که هویتش مشخص نشده پس از مشکوک شدن به این مرد میانسال و رفت و آمد او به این ساختمان پلیس را در جریان قرار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پلیس با حضور در این ساختمان شش مرد جوان را که بین ۱۶ تا ۲۵ سال داشتند و در زیرزمین پنهان این ساختمان متروکه در روینرولد واقع در شمال منطقه درنس هلند زندانی بودند پیدا کرد. بنا به گفته " روگر دگروت"، شهردار محلی در حالی که ابتدا تصور میشد مرد ۵۸ ساله پدر این شش جوان باشد، اما در تحقیقات پلیس مشخص شد که این مرد پدر واقعی آنها نیست.
این مرد به پلیس گفت که مدت ۹ سال است در این ساختمان زندگی میکنند و منتظر فرارسیدن آخرالزمان بودند. هنوز نسبت واقعی او با این شش جوان مشخص نشده است. این شش نفر به مدت ۹ سال هیچ تماسی با جهان بیرون از این مزرعه نداشتند. مرد میانسال غذای مورد نیاز این افراد را از سبزیجات باغچه مجاور ساختمان و غازها و بزهایی که نگهداری میکرده ، تامین کرده است.
" ناتالی اسچوبارت"، سخنگوی پلیس محلی هلند از شروع تحقیقات از افراد (خانوادهای) که در این مزرعه زندگی میکردند خبر داد. بنا به گفته ناتالی پرسشهای زیادی وجود دارد که در حال حاضر و تا تکمیل شدن تحقیقات نمیتوان به آنها پاسخ داد.
یکی از ساکنان محلی در این باره گفت: " خانه ما فاصله زیادی با اینجا ندارد. ما همیشه فکر میکردیم یک مرد در این خانه زندگی میکند، همان کسی که این خانه را بازسازی کرد. واقعا نمیدانم چه بگویم."
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیانتهای پیام/
زندانی کردن خانواده غیرواقعی در زیر زمین تافراررسیدن آخرالزمان!منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: آخرالزمان وحشتناک ترین ها هلند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۹۱۰۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران